هشدار درباره انیمیشنهای کودک در تلویزیون
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۲۲۰۵۰
آفتابنیوز :
علیرضا فرمانی از اهمیت ندادن به حوزه انیمیشن و بیتوجه به قشر کودک و نوجوان صحبت کرد و در این زمینه هشدار داد.
کارگردان انیمیشنهای «نمکی و مار عینکی»، «هلی و کوچول»، «خورشید نینوا»، «قصههای آسمانی»، «پوتین و شقایق» و «مقتلخوانی» ابتدا به لزوم پرداخت به مناسبتهای مذهبی برای کودکان در قالب انیمیشن و نمایش اشاره کرد و در پاسخ به اینکه چرا مدتهاست حوزه انیمیشن در کشورمان کم رونق شده است؟ اینگونه گفت: در این زمینه چندین مشکل وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیران آستینها را بالا بزنند!
وی تصریح کرد: ما حتی مدیری داشتیم که گفته است اگر بخواهیم این اندازه برای ساخت انیمیشن هزینه کنیم، میرویم از کشورهای ژاپن و کره انیمیشن میخریم! متاسفانه نگاهها اینگونه شده است. نگاههای کاسبکارانه و دو دوتا چهارتا! و این اتفاق خوبی نیست.
او در همین زمینه یادآور شد: طی این سالها هم کار مذهبی برای کودکان انجام دادهام و هم کارهای فانتزی. مدیران سابق ما دغدغه این را داشتند که کارهای مذهبی را خودمان بسازیم و به کشورهای دیگر سفارش ندهیم، ولی الان اینگونه نیست. متاسفانه در شعار همه چیز خوب و سرجایش است، اما در اصل نمیدانند انیمیشن یعنی چه. متاسفانه برخی دوستان فرق بین موشنگرافی و انیمیشن را نمیدانند و این خیلی بد است.
فرمانی سپس درباره اینکه اگر پلتفرمها وارد حوزه تولید انیمیشن شوند آیا اتفاق مثبتی است؟ خاطرنشان کرد: برای کار فرهنگی ساختن هیچوقت نمیشود از بخش خصوصی انتظار داشت به دلیل اینکه دولتها اول باید اقدام کنند، چون بودجهای را هر ساله به عنوان تولیدات فرهنگی در بخشهای مختلف اختصاص میدهند، اما نمیدانم چرا هزینه نمیکنند. وقتی دولتها چنین کاری نمیکنند نباید از بخش خصوصی انتظار داشت. ابتدا حاکمیت وظیفه حمایت دارد.
این کارگردان تاکید کرد: اول باید خواستهمان خطاب به دولت باشد و دولت توجه کند. برخی متاسفانه فکر میکنند کار فرهنگی، صرفا این است که دو برنامه گفتگو محور بسازند یا در خیابانها بَنِر بزنند؛ در حالی که کار فرهنگی باید ریشهای باشد.
وی در ادامه صحبتهایش در پاسخ به این پرسش که چرا اغلب در بخش برنامهسازی به سمت ساختارهای تکراری میرویم که پیشتر جواب داده است؟ بیان کرد: فکر نمیکنم تلویزیون حتی در این بخش هم پیشرو باشد؛ چون در کپی کردن هم مشکل دارد. چه برسد به انیمیشن که انقدر ساختاری سخت و زمانبر است و اصلاً واردش نمیشوند. تولیدات ما در قدم اول باید برای کودکان جذاب باشد و بعد از آن آموزش بدهیم. ما تا نتوانیم بیننده را پای تلویزیون بنشانیم هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم و این مشکلی است که الان صداوسیما بهخصوص در این دو سه سال اخیر درگیرش است.
فرمانی پیرو همین صحبتها، در پاسخ به این جمله که چه تقاضایی از مدیران تلویزیون برای توجه به بخش انیمیشن دارد؟ تاکید کرد: حرف برای گفتن زیاد است، اما مهمترینش این است که نگاه فرهنگی، تولیدی و غیرجناحی برای تولید کار فرهنگی باشد و از مدیرانی استفاده شود که این نگاهها را داشته باشند. متاسفانه خیلی از نیروهای ما در حوزه انیمیشن یا مهاجرت کردهاند و یا راننده تاکسیهای اینترنتی شدهاند! خیلی از استودیوهای انیمیشن تعطیل شدهاند و این باعث تاسف است. اگر نگاه اقتصادی و فرهنگی داشته باشیم این اتفاقات نمیافتد. زمانی در مرکز صبا در هر اتاقش تولیدات جدید ساخته میشد؛ صبایی که در خیابان یخچال واقع بود. آنجا کلاً نابود شد و همه کارمند شدند. من فکر میکنم با این اتفاقات، انتظار از پلتفرمها انتظار بهجا و معقولی نیست.
علیرضا فرمانی در ادامه گفت: متاسفانه در این مدت اقدام امیدوارکنندهای در حوزه انیمیشن ندیدهایم، اما امیدواریم مدیران زودتر آستینها را بالا بزنند و حرکتی کنند که بیش از این آسیب نبینیم. کودکان ما مهمترین اقشار جامعه هستند و اهمیت ندادن به این حوزه بسیار خطرناک است.
منبع: همشهری آنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: انیمیشن تلویزیون حوزه انیمیشن کار فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۲۲۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
همشهری آنلاین: انیمیشن چنان حیطه گسترده و متنوعی شده که بعید است سازندگان، منتقدان و طرفدارانش سر تعریف یکسان و واحدی از اینکه انیمیشن چیست به توافق برسند. این عدم توافق، با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیک در فرآیند فیلمسازی طی دو دهه اخیر، خیلی هم تعجببرانگیز نیست. برای مثال، به سادگی نمیشود گفت «آواتار» جیمز کامرون انیمیشن است یا لایو اکشن. خود کامرون که معتقد است فیلمش انیمیشن نیست و همه جزئیات فیلم را بازیگران ساختهاند، ولی میشود با نظرش موافق نبود. بسته به اینکه در تحلیل و تفسیر سینمای دیجیتال به کدام فلسفه و رویکرد متوسل میشوید، تعیین انیمیشن بودن یا نبودن فیلمها هم متفاوت خواهد شد. با این حال هنوز هم به سادگی میشود یک انیمیشن متعارف را از همان نخستین نماهایش شناخت و تصمیم گرفت که به تماشایش میارزد یا نه. انیمیشن جذاب، مخصوصا در دو دهه اخیر، با داستانی گرم و گیرا و شخصیتهایی زنده روی نگاه ما به زندگی و آدمها و رفتار خودمان اثر میگذارد. انگار رنگها و اشکال و حتی چهرههای انسانی گرافیکی با معصومیتشان همدلی ما را راحتتر از فیلمهای لایو اکشن تسهیل میکنند. چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در اینجا معرفی کردهایم، همگی کلاسیکاند، بعضی تجاری و متعارف و بعضی غیرتجاری و نامتعارف که همهشان ارزش تماشا دارند.
بامبی (۱۹۴۵)کارگردان: دیوید هَند
محصول: امریکا
بچه گوزنی که مادرش را از دست داده باید به تنهایی در جنگل زندگی کند. این داستان دقیقا مناسب سال ۱۹۴۵ بود که جنگ جهانی دوم تمام شد. میلیونها کودک در سراسر قاره سبز و سایر نقاط دنیا باید راه و رسم زندگی را بدون اینکه راهنما و بزرگتری داشته باشند میآموختند و میتوانستند گلیمشان را از آب بیرون بکشند. جنگلی که بامبی در آن پا میگیرد و تجربه به دست میآورد، استعارهای از جوامع جنگزده است که خطر در هر گوشه و کنارش کمین کرده و بچه گوزن معصوم و زیبایی مثل بامبی برای آموختن راه و رسم زندگی در این محیط نیازمند دوستانی زرنگ مثل تامپر خرگوشه است.
سیندرلا (۱۹۵۰)کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک و ویلفرد جکسون
محصول: امریکا
این داستان اسطورهای همانقدر که به دختران جوان میقبولاند فقط کافی است صبور و خوشقلب باشند تا بخت در خانهشان را بزند و به خوشبختی برسند، به زعم فمینیستها، مروج اعتقادات ناروایی است که باور دختران جوان را به تواناییهای خودشان تضعیف میکند. با این همه، در این انیمیشن والت دیزنی، سیندرلا مظهر همه خوبیهایی است که یک دختر جوان آرزویشان را در سر میپروراند. نامادری بدجنس سیندرلا هم تجسمی از همه نیروهایی شر و شومی است که نمیخواهد زیبایی و دانایی و کاردانی سیندرلا را باور کند و فقط به حمایت از دختران نالایق خودش میاندیشد که استعدادشان در کرنش کردن است.
سیاره شگفتانگیز (۱۹۷۳)کارگردان: رنه لالوکس
محصول: فرانسه
انیمیشنی سوررئال که دیدنش تجربهای منحصربهفرد است و البته اگر اهل تجربه چیزهای نامتعارف نباشید، شاید چندان به مذاقتان خوش نیاید. جز رنه لالوکس، دیگر آدم مهم و موثر «سیاره شگفتانگیز» هنرمند کارتونیست رولان توپور بود که در نوشتن فیلمنامه و طراحی تولید این انیمیشن هم نقش داشت. «سیاره شگفتانگیز» داستان دو نژاد Oms و Draags است که در سیاره Ygam زندگی میکنند. Oms ها از نظر جثه اندازه انسان و تحت ظلم و ستم Draags های غولپیکر و آبیرنگ هستند که با مداخله یک دختر Draags تغییری در این وضع رخ میدهد. تصاویر این انیمیشن جادویی به نقاشیهای سورئالیستی شباهت دارد.
آکیرا (۱۹۸۸)کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
محصول: ژاپن
سی سال پس از جنگ جهانی سوم، توکیو به شهری بسیار بزرگ و صنعتی تبدیل شده که گروههای خلافکار شب و روز در آن با هم میجنگند. علت وقوع جنگ جهانی سوم کودکی به نام آکیرا بوده که تواناییهای خاصی داشته. یکی از اعضای ضعیف گروههای خلافکار که صاحب قدرتی عجیب شده، آکیرا را پیدا میکند، ولی آکیرا چیزی نیست که او فکرش را میکرده. اتوموتو گفته منبع الهامش دهه ۱۹۷۰ توکیو بوده که تظاهرات دانشجویی، موتورسواران، جنبشهای سیاسی، گنگستران و جوانان بیخانمان در آن وجود داشتند. کیفیت بالای گرافیکی این انیمیشن یکی از دلایل موفقیت آن بود.
شیرشاه (۱۹۹۴)کارگردان: راجر آلرس و راب مینکاف
محصول: امریکا
شیرشاه مرده؛ زندهباد شیرشاه. تقریبا میتوان «شیرشاه» را خلاصه کرد به مرگ شیر پدر و بر جای نشستن شیر پسر. ولی همهچیز به همین سادگی هم نیست. شیر پسر تا به شیرشاه بدل شود باید سفر دورودرازی را از سر بگذراند. این انیمیشن که چهبسا ادای دین کمپانی دیزنی به دیوید لین حماسهساز بزرگ سینما باشد، چشماندازهایی باشکوه و حیواناتی با جاهطلبی ریاست بر سایرین را در داستانی درگیرکننده به تصویر میکشد. این داستانِ گذر از کودکی به بزرگسالی شیربچهای است که میخواهد پنجه جای پنجه پدرش بگذارد.
داستان اسباببازی (۱۹۹۵)کارگردان: جان لستر
محصول: امریکا
وقتی نخستین قسمت «داستان اسباببازی» در سال ۱۹۹۵ اکران شد، رسانهها آن را بهعنوان نخستین انیمیشن تمامکامپیوتری تاریخ معرفی میکردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است. در آن دوران هنوز خبری از فناوریهای پیشرفته امروزی نبود و انیمیشنهای دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (۱۹۹۱)، «علاءالدین» (۱۹۹۲) و «شیرشاه» (۱۹۹۴) با داستانهای جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیشان، به فانتزیهایی جان میدادند که هم هوش از سر کودکان میبرد و هم بزرگسالان را به تحسین وامیداشت. اما داستان اسباببازی انقلابی در صنعت انیمیشن بهوجود آورد که یکی از مهمترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیالپردازی بود.
آبی تمامعیار (۱۹۹۷)کارگردان: ساتوشی کن
محصول: ژاپن
بگذارید اهمیت این انیمه جذاب را با این ماجرا شرح دهیم: دارن آرونوفسکی، کارگردان مشهور امریکایی، بابت بازسازی نعل به نعل صحنه وان حمام این انیمیشن در فیلم «مرثیهای بر یک رؤیا» ۵۹ هزار دلار به ساتوشی کن پرداخت کرد. بعدها دوباره آرونوفسکی در فیلم «قوی سیاه» تکههایی از این انیمیشن را بازآفرینی کرد. همین که کارگردانی خلاق مثل آرونوفسکی این چنین تحت تاثیر این انیمیشن است، نشان میدهد با چه اثری مواجهایم. رازآمیز، مهیج، پرتعلیق و در مرز خیال و واقعیت؛ دختر جوانی از دنیای خوانندگی وارد دنیای بازیگری میشود، اما یکی از هوادارانش از این تصمیم او راضی نیست.
شهر اشباح (۲۰۰۱)کارگردان: هایائو میازاکی
محصول: ژاپن
بیشک هایائو میازاکی بزرگترین کارگردان انیمیشن ژاپن در تاریخ سینماست و نامش همردیف کسانی چون والت دیزنی و جان لَسِتر قرار دارد. روی هر کدام از انیمههای میازاکی که دست بگذارید جایی در فهرست بهترین انیمیشنهای تاریخ سینما دارد. از کیفیت بصری غنی و خیالانگیز آثارش بگیرید تا سبک روایی و موسیقی و هر عاملی که میتواند به جذابیت یک انیمیشن کمک کند، در کارهای او به حد اعلا رسیده است. «شهر اشباح» مشهورترین اثر میازاکی درباره دختری ۱۰ ساله است که تلاش دارد پدر و مادرش را که به خوک تبدیل شدهاند نجات دهد. اگر این قصه یکخطی برایتان عجیب است، خود انیمیشن هوش از سرتان میبرد.
کد خبر 847477 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارتون مجله انیمیشن پویا نمایی - انیمیشن